نمي شود تو آفريدگار من باشي و بودنم از خاطر خوبت فراموش شود
نمي شود تو هواخواه من باشي و من در هواي بي كسي پرسه زنم
نمي شود تو گشاينده ي هر دري باشي و درهاي اميد به روي دلم بسته باشند
نمي شود مهرت تضمين اجابت باشد و دعاهاي من در ميانه ي راه گم شوند
نمي شود شنواي سكوت باشي و فريادهاي بلندم به گوشت نرسد
نمي شود هرگز چنين نمي شود ، مگر آنكه فاصله بسيار باشد
نه از سمت تو ... از سوي من
شايد گم شده ام
نه در بزرگي تو ... در حقارت خودم
كاش پيدا شوم
نه در غربت خودم ... در آشنايي حضور تو !!!
گاه مي انديشم ، گاه سخن مي گويم و گاه هم سكوت مي كنم. از انديشيدن تا سخن گفتن حرفي نيست. از سخن گفتن تا سكوت كردن حرف بسيار است. در اين باور آنكه سخن را با گوش دل شنيد سخن سخني نغز و دلنشين می شود. اينبار نيز خواستم انديشه كنم ، سخن بگويم. خواستم سكوت كنم تا سكوت سخن را براي دل خود به تصوير بكشم. اي عزيز سفر كرده ، گر به آشيانه ام سفر كردي ، سكوتم را پاسخ ده...
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان
شعر و ادب و عرفان و آدرس http://www.sheroadab-zt.loxblog.com لینک نمایید
سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 100
بازدید هفته : 257
بازدید ماه : 859
بازدید کل : 92398
تعداد مطالب : 1102
تعداد نظرات : 48
تعداد آنلاین : 1